فيلم نامه يك فيلم كوتاه را ميخوانيد:
شب-خارجي-ورودي هشت شهرك اكباتان
مردي تپل با موهاي نسبتا بلند پس از گفت و گو با نگهبان يك ساختمان وارد آپارتمان يك پير زن تقريبا پنجاه ساله ميشود.
پس ازيك ربع ، صداهاي پشت در:
مرد: مگه من مرده باشم كه بزارم بري
زن:تو به گور بابات ميخندي،تو مگه چي كاره ي مني؟
-ميخواي آبروي من رو ببري كه دولت امام زمان رو تضعيف كني؟. ميخواي 22 بهمن بري تضاهرات سبزها؟ميدونم اينارو
-دولت امام زمان!!!! هاها هاه
-به آقا توهين ميكني؟
-آقا كيه؟
مرد تپل به سمت زن حمله ور ميشود و گلوي او را به قصد خفه كردن وي ميگيرد.
زن:چي كار ميكني عوضي
-مرد:تو هم مثل اون دختره ي خيره سرت(نرگس كلهر) ميخواي آبروي من و آقا و محمود رو ببري.
-خخخخ .آييييي. خخخخخخ
-بمير زنيكه ي فتنه گر
-مردم كمكم كنيد.داره من رو ميكشه.خخخخخخخخخخخ.خخخخ
همسايه ها به سمت آپارتمان زن ميدوند و يكهويي زنه ميپره بيرون
زن: نگاه كنيد.داشت خفم ميكرد.
همسايه ها خيلي از ديدن مشاور احمدي نژاد(مهدي كلهر) تعجب كرده بودند.
مرد:چيه؟ چيكار داريد اينجا؟يك زموني زنم بوده، دوست دارم خفش كنم.اين زنيكه محاربه
(مرد كمربندش را در مي آورد و همسايه ها را متفرق ميكند)
روز –داخلي-كلانتري 135 اكباتان-
پليس:سلام العليكم جناب كلهر .خوش اومديد.ميگفتيد گوسفندي چيزي سر مي بريديم.حاج محمود كو پس؟
مرد:حرف مفت نزن. ميبرمت كهريزك ها.اين زنه رو راضي كن رضايت بده
پليس:خانم شما كه در جريان بحران مملكت هستيد .چرا جو رو متشنج ميكنيد؟آخه اصلا به آقاي هنرمندي همچون جناب كلهر مياد كه موقعيت شغلي خودش رو خراب كنه و با شما دعوا كنه.؟
زن:از اولم ميدونستم شكايتم بي اثره
پليس: خوب به سلامتي .آقاي كلهر اينجا رو امضا كنيد و به سلامت.سرباز،خانم به جرم اقدام بر عليه امنيت ملي بازداشتند.ببريدش.
(فيد اوت)
1 نظر: (خب شما چه خبر؟)
ای ول
خیلی خوب بود
ارسال یک نظر